ای به هر لحظه دو صد جان و سرم قربانت نیست چیزیم که گویم، هنرم قربانت جان چه قابل که ز جان خوبترم قربانت پدرت گفت که جان پدرم قربانت تو به تن روح و به سر شور و به دل آرامی رضوی روی، علی خوی و محمد نامی